گليم زيرانداز سادهای است که از پشم حيواناتی چون
گوسفند تهيه میشود و بسيار سبک است . عشاير برای رنگ کردن مواد اوليه
آن از گياهان و مواد موجود در طبيعت بهره میبرند. گليم همان
"پِلاس" است که در ترکی "کيليم" ناميده میشود. آنچه در اين بخش
میخوانيد تجربهای است که بر اساس آشنايی با يکی از دوستانم و
شناختی که از اين محصول بینظير پيدا کردهام جمعآوری شده است.
گليم شايد برای مردم ايران که فرشهای گرانبها را زينت خانههای خود
میکنند، کفپوشی کمارزش به نظر برسد. برای بافت يک فرش نقشهای از
پيش طراحیشده وجود دارد. بافنده يا بافندگان بايد نقشه را موبهمو
اجرا کننده تا فرش به صورتی که مورد نظر طراح آن بوده بافته شود.
تفاوت اساسی گليم با فرش در همين جا است. گليم بر اساس نقشهای از
قبل طراحیشده بافته نمیشود، گرچه ممکن است قصد بافتن آن برای
پديدآورنده بسيار مهم و مشخص باشد. در همان حال، ممکن است وقايع
و رخدادهای زندگی بافنده در متن گليم تجلی پيدا کنند. چون بافنده
تعهدی ندارد تا به يک طرح ازپيشتعريفشده وفادار بماند. ممکن است در
ميانه بافتن يک گليم يک حادثه خوب يا بد در زندگی شخصی يا خانوادگی
پديد آيد. مثلاً کسی از دنيا برود، فرزند جديدی متولد شود يا يک
فاجعه طبيعی در زيستگاه بافنده رخ بدهد. در آن صورت ممکن است
نقشها، رنگها يا حتی قصد بافتن گليم تغيير کند و بتوان نمود
آن رخداد را در طرح گليم مشاهده کرد.
به اين صورت کسی که زبان گليم
را بداند میتواند پيامهايی را که آن نهفته شده درک کند؛ مثل اينکه
گليم با شما سخن میگويد و شرح زندگی و داستان پديد آمدن خود را بيان
میکند. داستانی که ممکن است شاد يا يک تراژدی عميق باشد.
سمبلهايی که در بافت گليم مورد استفاده قرار میگيرند کموبيش در
بين همه بافندگان يکسانند چون تمام آنها به نيروهای طبيعت،
کيفيتهای سرد و گرم، عوامل خير و برکت در کشاورزی و دامداری اشاره
میکنند و گاهی نمادهای مربوط به يک واقعه مهم، يک عهد يا
پيمان و يا حتی يک آرزو و خواسته را به نمايش میگذراند. از مهمترين
آنها میتوان به اين نمونهها اشاره کرد: شاخ قوچ يا شاخ گاو که سمبل
انرژی مردانه است، اِليبلينده که نماد الهه مادر، نيروی زمين و انرژی
مادرانه است، چِنگل يا قلاب که برای محافظت استفاده
میشود، چليپا، عقرب و شانه که هرکدام مفاهيم خاص خود را دارند.
شاخ قوچ يا شاخ گاو يکی از مشهورترين نمادهايی است که در
گليمها ديده میشود
برخی گليمها برای مناسبتهايی چون جهيزيه عروس يا
مناسبتهايی از اين دست بافته میشوند. اين نوع گليمها در حکم
حريم و فضای
خانوادگی و خصوصی به حساب میآيند و به طور معمول جلوی چشم بيگانگان
قرار نمیگيرند بلکه در اندرون خانهها يا چادرها نگهداری میشوند.
به هرحال آنچه در پايان بايد اضافه کنم اين است که از هر گليم فقط
يکی وجود دارد و اين يکی از مهمترين تفاوتهای آن با فرش است که
میتوان از روی نقشه آن چندين تخته همانند يکديگر توليد کرد.
در سال 1395 کتابی به نام زبان گليم آناتولی (Language
of kilin of Anatolia) را که دوستم آقای اوزئير اوزيورت (Üzaır
Özyurt) در ترکيه
نوشته بودند به فارسی ترجمه کردم. در اين کتاب مفهوم سمبلهای به کار
رفته در نقشه گليم توضيح داده شده است. کتاب در تعداد معدودی
چاپ شد. آنگاه مصاحبهای را با ايشان انجام دادم که در مجله کرگدن به
چاپ رسيد. تصميم گرفتم نسخه PDF کتاب و
متن مصاحبه را برای آشنايی علاقهمندان روی پرمايون قرار بدهم. به جز
اين نسخه انگليسی کتاب نيز در دسترس قرار دارد؛ گرچه در نسخه فارسی
پاورقیهای بسياری به کتاب اضافه شده است که در هيچکدام از نسخههای
انگليسی، فرانسوی، ايتاليايی و اسپانيايی کتاب موجود نيست.
نسخهای که در اختيار شما قرار میگيرد جلد کتاب را هم با خود
دارد و صفحهبندی آن به صورتی انجام شده است که به سادگی میتوانيد
از راست به چپ آن را جلد کنيد.
اميدوارم
مورد استفاده شما قرار بگيرد و دريچه جديدی را به روی علاقهمندان
هنر، نقاشی، صنايع دستی و معماری باز کند. با مطالعه کتاب و
مصاحبهای که انجام شده درباره آنها بيشتر بدانيد.
دريافت نسخه ترجمهشده فارسی کتاب زبان گليم آنتولی
دريافت نسخه انگليسی کتاب
دريافت متن مصاحبه مترجم با نويسنده