در
روانشناسی يوگا، هوشياری انسان به چهار درجه تقسيم میشود. درجه اول همان است که در
هنگام راه رفتن و کار کردن روزانه داريم. شما مشغول کار کردن میشويد و در عين حال
قدری هم بيدار هستيد. اغلب کار کردنها در حالتی نيمه بيدار انجام میشود و افراد،
بسياری از کارهای خود را کاملاً اتوماتيک انجام میدهند. درجه دوم، رويا ديدن است.
در اين هنگام شما ظاهراً خواب هستيد ولی در پس زمينه ذهن، روياها در حال گذر هستند
و ذهن در يک ترافيک شلوغ بدام افتاده است. درجه سوم، خواب واقعی است. در اينجا رويا
ديدن متوقف شده و شخص به طور عميقی در خواب است. اما چهارمين درجه: اين درجه قدری
شبيه خواب است با اين تفاوت که شخص در عين خواب بودن، هوشيار است. اين درجه با
سکوتی عميق همراه است. اين همان درجهای است که آستانه ورود به سامادی يا اشراق
است. هوشياری توام با سکوت.
از زمانهای
قديم، برای مراقبه از تاريکی شب استفاده میشده است. روز، زمان دنيايی و شب زمان
روحانی است. بنابراين اگر میخواهيد در مراقبههای روحانی پيشرفت کنيد بايد بيشتر
از شب استفاده کنيد. در اين زمان حس خواهيد کرد که با شب بيشتر و بيشتر عجين
میشويد. وقتی دنيای اطراف خلوت میشود، ترافيک شهر آرام میشود، صداهای مزاحم به
سکوت تبديل میشوند و ذهن مردمی که در فکر پول و کار هستند به خواب میرود، فرصت
خوبی برای مراقبه بدست میآيد.
بنابراين
خوب است تا شبها در تنهايی، سکوت و تاريکی بنشينيد. با تاريکی شب يکی شويد و در آن
ناپديد شويد. به ستارههای آسمان نگاه کنيد. فاصله خود را با آنها حس کنيد، سکوت
آنها را بشنويد. شب بهترين زمان برای مراقبه است.
اوشو: کتاب
برقصيد برای رسيدن
ترجمه رضا
صادقی
|