روايت عام- صفحه چهارم
پس از درگذشت آقای اوسويی شخصی
بنام اوشيدا به جای او سرپرست مدرسه ری-کی شد. همان طوری که گفته شد شانزده مربی از
زمان آقای اوسويی باقی مانده بودند. در بين اين شانزده نفر شخص ديگری بنام آقای
چوجيرو هایاشی وجود داشت که بسيار مورد توجه و احترام همکاران خود قرار داشت.
او در شهر توکيو برای خود يک مدرسه مستقل ری-کی داشت. او به سبب اينکه يک افسر
ارتشی بود در سيستم آموزشی و درمانی خود نظم خاصی برقرار کرده بود. تمام اطلاعات
بيماران و سوابق درمانی آنها در دفترهای مخصوص ثبت میشد و
نتايج درمانی مورد بررسی قرار میگرفت. بسياری افراد او را جانشين اوسويی میدانند
ولی در واقع اينطور نيست. هاياشی در مدرسه خود ری-کی را آموزش میداد ولی نظم و
سازماندهی روش آموزشی او باعث شد تا افراد بسياری جذب مدرسه هاياشی شوند.
راست: آقای هاياشی
چپ: خانم تاکاتا
در زمان آقای هاياشی، خانمی به نام خانم تاکاتا برای درمان
او مراجعه
میکند. او يک زن ژاپنی بود که در هاوايی زندگی میکرد. روزگار سخت و شرايط طاقتفرسای زندگی خانم تاکاتا به همراه بيماریهای مختلف بدن او علاج نشدنی به نظر
میرسيدند. خانم تاکاتا برای معالجه به ژاپن میآيد و پزشک معالج از او میخواهد تا
برای عمل جراحی به بيمارستان مراجعه کند. تاکاتا از پزشک خود میپرسد که آيا راه
ديگری را غير از جراحی میشناسد تا بيماری علاج پيدا کند؟ پزشک جواب میدهد که بله
ولی اين راه به زمان زيادی برای درمان نياز دارد. تاکاتا برای شروع اين راه طولانی
آماده میشود و پزشک او را به آقای هاياشی و درمانگاه او معرفی میکند و تاکاتا در
آنجا بستری میشود. دو نفر مسئول رسيدگی به وضع خانم تاکاتا میشوند. بعد از چند
روز و قدری تغيير در حال و روحيه خانم تاکاتا او به ری-کی علاقمند میشود. روزی يکی
از افرادی که به او ری-کی میداد با تعجب مشاهده می کند که خانم تاکاتا در حال
وارسی کيمونوی اوست که به جالباسی آويزان است. وقتی از خانم تاکاتا پرسيده میشود
که مشغول چه کاری است، او جواب میدهد که میخواهم بدانم در آستين اين کيمونو چه
چيزی پنهان شده است و اين حرارت و گرمی از کجا بيرون میآيد؟ شخصی که مسئول درمان
او بود میخندد و بعد درباره ری-کی و نحوه اثربخشی آن برای خانم تاکاتا توضيح
میدهد.
به دنبال اين، مدرسه و
درمانگاههايی توسط خانم تاکاتا در هاوايی درست میشوند. تاکاتا به عنوان استاد و هيلری قدرتمند در آمريکا مطرح شد. او تا سال 1970 هيچ کسی را برای درجه استادی تعليم
نداد. در آن زمان وقتی دورههای استادی خود را آغاز کرد مبلغی به ميزان ده هزار
دلار آمريکا را به عنوان شهريه برای دوره استادی در نظر گرفت. اين امر برای بالا
بردن احترام و ارزش ری-کی در غرب صورت گرفت و کاملاً با طريق رايج در مدرسههای
اوسويی مغايرت داشت.
تاکاتا روش تدريس خاص خود داشت.
او به کسی اجازه نمیداد سر کلاس چيزی يادداشت کند و اعتقاد داشت وقتی شخصی را به
عنوان مربی انتخاب میکنيد بايد تا آخر با او بمانيد. هيچکدام از اين قوانين در
روشهای تدريس اوسويی و هاياشی رايج نبود. خانم تاکاتا تا هنگام درگذشت خود در سال
1980 جمعاً 22 نفر مربی از خود به جا گذاشت. جالب اين بود که تاکاتا برای هريک از
مربیها دستورالعمل و روش خاصی را برای آموزش ری-کی پيشنهاد داده بود. همين امر
باعث شد تا وقتی مربیهای تربيت شده توسط او، دستورات و توصيههای استاد خودشان را
باهم مقايسه کردند تضادهای فراوانی بين روشها و سنتهای به جا مانده از تاکاتا مشاهده
کردند.
جالب اينکه به روايتی خانم
تاکاتا پس از درگذشت هاياشی، خود را تنها استاد ری-کی در دنيا معرفی میکند و کسی
هم دليل آن را نمیداند. شايد هم اين حرف از اول اشتباه است.
پس از درگذشت خانم تاکاتا
شاگردان او با درخواست شهريههای به مراتب کمتر از آنچه استادشان طلب کرده بود زمينه
را برای توسعه ری-کی در جامعه آمريکا فراهم کردند. به عبارتی با افزايش تعداد
استادان ری-کی راه برای يادگيری اين دانش در آمريکای شمالی باز شد. ادامه اين امر
باعث شد تا کم کم يادداشتها، نوارها و کتابهای مختلف ری-کی به بازار آمريکا سرازير
شوند. کلاسها و دورههای مختلف ری-کی باز شدند و افراد زيادی در آنها شرکت کردند.
همين امر احترام و کابرد بيشتر ری-کی را برای مردم به وجود آورد.
صفحه قبل صفحه بعد |